وقتی کوچکترین جزء مثلا چوب یا ف یا هرچه، برای خدا مهم هست و اتمها و سلولها و . ی هر چیز را می داند و فراموش نمی کند، کمترین اعمال ما هم برایش مهم است و فراموش نمی کند. !
الله اکبر به عظمت نفس خدا. !
فلسفه فرائض دینی مثل نماز، روزه، حج، ختم های چله نشینی قرآن خواندن برداشتن، . را انجام دادن چیست؟! آیا چه تحولات عمیقتر از پرهیزکاری و . در آدم می گذارد؟ از آنجا که یافتن پیچیدگیهای زندگی مثل عمق میوه ها و نور و . با نفس، احتیاج به بُعد در نفس دارد، با دوری از وسوسه های سطحی ریز، در نفس، به کمک فرائض دینی، فاصله و مسافت در نفس، با دور شدن از وسوسه ها در نفس، حائز شده، با فرائض دینی به خدا اثبات می کنیم که محکم راجع به این دارا شدن بُعد در نفس، آدم مطمئنی هستیم و در جهان نور و عشق به خدا و سعادتهای بزرگتر از مادیتی که محبوس در آن هستیم، پا می گذاریم.
وقتی خورشید، آسمان، ستاره ها، جهان، . را می بینیم، متوجه می شویم که این خلقت، برای چه این مدلی هست؟!پس حتما کسی تعیین کرده که اینگونه باشند! پس مسلما وجودی، بالاتر موجود هست که تعیین کننده و هدایت کننده است. انقدر بالاتر که وجودی است که از وجود، مبرا و بیشتر است، که شده وجود را خلق کند. ! پس یه وقت نگوییم اگر خدا وجود نداشت چه میشد، که این اشتباه است! که خدا از وجود، بیشتر هست و حتما بود!
خدا هست. عشقه. !
دنیا که دو روزه، یعنی گرد و خاکی که گوشه اتاق جمع شده را تمیز نماییم. نشانه های دنیای دو روزه. !
واقعا دنیا دو روزه است در مقابل آخرت، چون آخرت، خیلیه. !
ان شاء الله با سعی فراوان، آخرتمان را بسازیم.
اگر مثلا کسی زندگی اش بدون ایمان، درست می چرخه (!) نظیر غربیهای بی بند و بار، به این خاطره که دنیای دیگری هست! یا اگر کسانی در مضیقه و تنگدستی پولی زندگی می کنند برای همین هست که دنیای دیگری وجود دارد! دنیای حاضرمون، دو روزه.! که اگر بُعد و ابعاد دو دنیا را با هم قیاس می شد بنمائیم می دانستیم، ولی نمی توانیم! نبینیم که در این دنیا که زیست می کنیم غافلیم از مقدار دو روزه بودن دنیامون! پس در این غفلت، فکر می کنیم دنیا همین دو روزهه می باشد! و نمی دانیم هم، کسانی که در این دنیای دو روزه، به رشد مالی بی ایمان می رسند، چگونه زندگیشان در آن دنیا می چرخد. مسلما مسخره است زندگیشان! شاید اسباب جوک کائنات هستند! هر کس یکجور. !
واقعا دنیا دو روزه است در مقابل آخرت، چون آخرت، خیلیه. !
خداوند که از آدمهای منفی ضرر نمی خورد، به وسیله صفتی از صفاتش هست که ما نمی دانیم! که خداوند صفات بسیار زیادی دارد، و ما نسبت به بسیاری از آنها نابینا و ناشنوا هستیم. نه اینکه خداوند، مانع کردنش از ضرر از بدیها را با قدرت یا پاکی یا . اش کنترل کرده باشد، بلکه همانطور که رفت، برگرفته از صفات دیگرش هست که ما نمی دانیم و به آنها نابینا و ناشنواییم.
حق همیشه بوده.، و ما کاریمون را می رفته ایم در اشتباه، انجام می داده ایم. ! عوض اینکه با تمسک به حقی که در بستر کائنات نهفته، بخواهیم در راه مستقیم بگذاردمان تا از آن حقی که بوده، و نه مثلا بعد ساخته شود آن حق، بهره برداری کنیم.
از قالب چیزهای واقعیت، در زندگی هم می شود پی برد چه حقی موجود هست. ! از پر بودن واقعیت، حق بودن واقعیت، فریاد زده می شود!
وقتی خدا حق بوده است، با ذکر "اهدنا الصراط المستقیم" می خواهیم از گنجِ بودنِ حقش ما را به سمت راه مستقیم، بیشتر از پیش، هدایت کند. که حق هست، و راه مستقیم ترش را با علائم واقعی اش می برد. !
حقی که هست و ما رمزدار آن را که انقدر پر هست، می رسیم.
و راههای بیشمار حق به این پُری، که هست، و هر انسانی به راه خودش هست که الطرق الی الله بعدد النفوس. !
هر چیز برای این اینچنین می باشد که خدا علتش هست. !
اگر بپرسیم شاید واسطه هایی مثل جاذبه زمین و نور خورشید و . را گذاشته که بشه بچرخاند و علتها باشند؟! نه. خودشه در هر اتم هم. خود خدا در هر اتم هست.
او "تنها کسی" است که خالقه و ذاتش در هر جا هست. !
هر اتم، خودشه.
بقره ۱۱۵: فاینما تولوا فثم وجه الله: به هر کجا نگاه کنید پس آنجا وجه خداست.
وقتی فواصل بین اشیاء، با قدرت خداوندی، نگه داشته شده اند، توانایی خدا نشان داده شده است که چگونه میز و مبل و .، مقتدر گذاشته شده اند
و ما این توانایی خدا را شهود میکنیم. بطن طراحی خلقتش را می بینیم که این بستر توانایی، در خلقتها پیداست.
و ما با تقوی، این آیه ها را با تنمان می گیریم. که اگر تقوی نباشد و آیات را فقط با ذهنمان متوجه شویم، نه با بدنمان، فسق هست. آیاتی شبیه نور خدا و توانمندی خدا. که آنها را از بدنمان که می گیریم می فهمیم.
درباره این سایت